سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دو دعوى خلاف هم نیست جز که یکى را روى در گمراهى است . [نهج البلاغه]

آسمان آبی

 
 

مطلبی از سایت صحیفه حضرت زهرا سلام الله علیها ... 

از کارهایی  که باعث برانگیختن رقت و بوجود آمدن گریه و ترسی که از جهت بزرگی خداست می شود ، می توان از بستن دست به گردن ، پوشیدن لباسهای مویین ، ریختن خاک بر سر ، به خاک افتادن ، گذاشتن صورت بر خاک ، گذاشت سر بر دیوار ، راه رفتن و ایستادن ، فریاد زدن و ساکت شدن ، در خاک غلت خوردن ، و خود را در روز قیامت فرض کردن و آنگاه با آنچه دربارۀ ملامت مجرمین وارد شده است ، خود را ملامت کردن ، نام برد . و سپس به سمت راست خود نگاه کرده و درباره وضع و حال «اصحاب یمین » -  کسانی که در روز قیامت نامه عملشان را به دست راست آنها می دهند - و شکل و لبـاس آنها فکر کند ، آنگاه به سمت چپ نگاه کرده و خود را یکی از « اصحاب شِمال » - کسانی که در روز قیامت نامه عملشان را به دست چپ می دهند – فرض نموده و روی سیاه ، چشم کبود ، دستان بسته آنها ، همنشینی شیاطین ، پوشیدن لباسهای مسی گداخته ولباسهای مسی گداخته و لباسهای آتشین و حضور تمامی فرشتگان عذاب در حالی که منتظر فرمان پروردگارشان هستند در نظر آورد .

آنگاه از صدور این خطاب « او را بگیرید ، در غل و زنجیر کشیده آنگاه به دوزخ افکنید . آنگاه با زنجیری که طولش هفتاد ذراع است درکشید.» حذر کند.

سپس صدا بزند : « ای مهربانترین مهربانان ! ای یاور کسانی که یاری می خواهند ! رحمت گسترده ات کجاست ؟ کجاست عطایای فراوانت ؟ کجاست فضل بزرگت ؟ کجاست منت زیادت ؟ کـَرَم تو کجاست ؟  ای کریم ! آنگاه گریه کرده و بردباری و کرم بزرگ فضل احسان قدیم و عفو و آمرزش عمومی او را در   خاطر آورد . اگر در این حال شیطان پلید سراغ او آمده و بخواهد او را از رحمت پروردگـارش مأیــوس   گردانیده و به او بگوید : تو با این گناهان و عیوب اهل رحمت خدا و نگاه لطف او نیستی ؛ زیرا فرمـوده است :« رحمت خود را برای متقین نوشته ام .» و تو باتقوا نیستی ، نباید سخن او را قبول کند. حتی جواب   او را نگفته و در جواب او با خدای خود مناجات نموده و بیشتر اظهار امیدواری نموده و بگوید : از کرم تو دور است که از مانند من که محتاج عفو و کرم تو بوده و با اولیائت به درگاهت توسل جسته ام روی گردانیده و بر چشم گریان و خاشع و بدن خوار و متواضع من ترحم ننمایی . » 

آنگاه امیدواری خود را بیشتر و آرزوهای خود را گسترده کرده و هر مقام عالیی را که در شناخت و محبت ، نزدیکی و منزلت ، و عمل و تقوی ، تصور می شود ، خواسته و بسیار بگوید : « ای کسی که هر چه بخواهد انجام می دهد ولی دیگران نمی توانند این کار را انجام دهند ! ای کسی که هیچکدام از عطایای بزرگ وکرامتها بزرگ و زیبا در نظر او بزرگ نیست ! ای کسی که احسان ، چیزی از او کم نکرده و محروم نمودن چیزی بر دارایی او اضافه نمی کند .

آنگاه برای تأکید این سخنان بگوید : « خدای من ! اگر من سزاوار چیزهایی که از تو در خواست نمودم نیستم    کرم تو شایستۀ آن و بیش از آن است . خدای من ! شناختی که به من بخشیدی حکم می کند که چیزهای بزرگی   از تو بخواهم ؛ زیارا آنچنه که به اولیایت بخشیدی ، بخاطر شلیستگی آنها نبود ، مگر این که از فضلت  این شایستگی را به آنان بخشیدی ، زیرا خیر جز از جانب تو نیست . بنابراین ، آن شایستگی را که از فضلت به آنان عنایت فرمودی به من نیز عطا فرما ؛ تا شایستۀ اجابت آنچه از تو خواستم گردم .

خدای من ! غیر از من کسانی برای عذاب کردن می یابی ؛ از قبیل دشمنان اولیایت و ستیزه گران با جلالت. ولی من کسی را غیر از تو نمی یابم که به من اعطا نماید . آیا با این وجود باز هم از کرم تو بی بهره می مانم !  تو به عذاب و منع من از رحمت خود احتیاج نداری ولی من نیازمند عفو و کرم تو می باشم .

خدای من ! تو کسی هستی که از عملت سؤال نمی شوی ، و در قلمرو تو کسی با تو نزاع نکرده ، و کسی ه کار تو اعتراض نمی کند . تو توانای بخشنده ای که توانایی تو حد ، و بخشش تو پایانی ندارد . پس  من را با      قدرتت شایسته گردان و با بخششت بر من ببخش ، ای بخشنده تریـــن بخشندگــــان !

خدای من ! دشمن تو و دشمن من آمده است تا مرا از دعای تو محروم موده و از رحمت گسترده ات محروم نماید . ولی با فضل تو به سخنان او پشت کرده و با دستورات او مخالفت کردم.پس مرا در مقابل او با ادق  گردانیدن امید و آرزویم به خودت ، یاری فرما . خدای من ! با شناخت کمی که نسبت به مقدار بخشش و کرم و غنا و قدرت تو دارم ، یقین ندارم که کسی از بندگانت را عفو و فضل خود محروم نمایی حتی کفار را ، مگر دشمنان اولیایت که آنان را مورد ظلم و اذیت قرار دادند . و عقیدۀ من دربارۀ عذاب کفاری که چنین نباشند ، فقط به خاطر تعبد به آنچه در کتاب تو آمده و فرمایش پیامبرت می باشد که به کفار وعدۀ مجازات دادی و عقل من – همان چیزی که با اعطای آن ، بر من گذاشتی – لازم نمی بیند که ذره ای آنان را عذاب کرده و به وعده هایت در مورد عذاب آنان عمل نمایی . و بحکم عقل ، وفا نکردن به وعدۀ عذاب را ، نقصی در صفات پاکت نمی دانم و در مورد هیچ چیزِ از عذابت یقین ندارم ، مگر اینکه از باب تعبد باشد. خدای من ! اینگونه درباره کفار و منکرین می اندیشم ، پس عقیدۀ من درباره کسی که به تو ایمان آورده چه خواهد بود ؟   کسی که دوست دارد از تو فرمانبرداری نموده ، آرزوی فضل تو را داشته ، خواستار نزدیکی به تو ، و از کرم تو امیدوارِ مطالب مهم و بزرگ است ؛ گرچه گناهکار بوده و از دستورات تو سرپیچی کرده باشد .                

خدای من ! از بنده گناه و از آقا گذشت و کرم است ؛ بخصوص اگر خیلی با گذشت باشد . خدای من ! این حکم عقلی که عرض کردم در اوقات معمولی است ولی این اوقات خاص که آن را برای کرم خود ایجاد ، با آن بربندگانت منت گذاشته ، بندگان گناهکارت را به گذشت و آمرزش خود ، و درخواست کنندگان را به اجابت و عطا   فرا خوانده و درهای کرم و بخشش خود را در آن گشوده ، عقلهای ما بجز عقل و کرم و تبدیل گناهان به خوبیها و اجابت دعاها و اعطای درخواستها و کرامتهای بزرگ ، متواضع چیز دیگری نیست. و این گمان ما به تو و کرم تو می باشد ؛ و خود بهتر می دانی که پیامبرت برای ما بیان نموده است که با کسی که به تو خوش گمان باشد چه رفتاری داری.»